داربست در کرج | بلبرینگ و رولبرینگ | دستگاه بسته بندی | ماشین آلات صنعتی

داربست در کرج،بلبرینگ و رولبرینگ،دستگاه بسته بندی،ماشین آلات صنعتی

داربست در کرج | بلبرینگ و رولبرینگ | دستگاه بسته بندی | ماشین آلات صنعتی

داربست در کرج،بلبرینگ و رولبرینگ،دستگاه بسته بندی،ماشین آلات صنعتی

۳۶ مطلب در ارديبهشت ۱۴۰۱ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

محاسبات را به عنوان زبان رایج بخوان، ما راه درازی را پیموده ایم، اما سفر پیش رو هنوز طولانی است. هیچ یک از ماشین های هوشمند امروزی به وسعت و عمق هوش انسان نزدیک نمی شوند. در بسیاری از برنامه‌های کاربردی دنیای واقعی، همانطور که توسط AlphaGo و چالش علمی Allen AI نشان داده شده است، مشخص نیست که آیا فرمول‌بندی مسئله به طور منظم در یادگیری کامل قرار می‌گیرد یا خیر. مشکل ممکن است دارای یک جزء بزرگ باشد که می‌توان آن را با استفاده از یک الگوریتم هوش مصنوعی بدون مؤلفه یادگیری مدل‌سازی کرد، اما ممکن است محدودیت‌های اضافی یا دانش گمشده وجود داشته باشد که مشکل را خارج از رژیم خود قرار دهد و یادگیری ممکن است به پر کردن شکاف کمک کند. به طور مشابه، دانش برنامه ریزی شده و استدلال ممکن است به یادگیرندگان کمک کند تا شکاف های خود را پر کنند. بین هوش مصنوعی و ML تفاوت متقارن وجود دارد، و رفتار هوشمند در ماشین‌ها یک جست‌وجو مشترک است، با بسیاری از مشکلات تحقیقاتی باز گسترده و جذاب:

 

• چگونه کامپیوترها می توانند در مورد داده های پیچیده مانند داده های چندوجهی، نمودارها و پایگاه های داده نامشخص استدلال کنند و یاد بگیرند؟

 

• چگونه می توان از دانش از قبل موجود بهره برداری کرد؟

 

• چگونه می توانیم اطمینان حاصل کنیم که ماشین های یادگیری محدودیت های داده شده را برآورده می کنند و تضمین های خاصی را ارائه می دهند؟

 

• چگونه کامپیوترها می توانند به طور مستقل بهترین نمایش را برای داده های در دست تصمیم بگیرند؟

 

• چگونه الگوریتم های مختلف را که شامل الگوریتم های آموخته شده یا ناآموخته می شود، هماهنگ می کنیم؟

 

• چگونه ML و AI را دموکراتیک کنیم؟

 

• آیا نتایج آموخته شده از نظر فیزیکی قابل قبول یا به راحتی برای ما قابل درک است؟

 

• چگونه کامپیوترها را با ما در حلقه یاد بگیرند؟

 

• چگونه کامپیوترها را با کمک و داده های کمتری که ما ارائه می کنیم، یاد بگیرند؟

 

• آیا آنها می توانند به طور مستقل بهترین محدودیت ها و الگوریتم ها را برای یک کار در دست تصمیم گیری کنند؟

 

• چگونه می‌توانیم رایانه‌ها را به اندازه انسان‌ها، به شیوه‌ای سریع، انعطاف‌پذیر و قابل توضیح، درباره جهان یاد بگیرند؟

پاسخ به این سؤالات و سایر سؤالات مشابه، رویای ماشین های هوشمند و مسئولیت پذیر را در دسترس قرار می دهد. محاسبات کاملاً برنامه‌ریزی‌شده، همراه با محاسبات برنامه‌ریزی‌شده مبتنی بر یادگیری، به تعمیم بهتر، فراتر از داده‌های خاصی که دیده‌ایم، کمک می‌کنند که آیا تلفظ جدید یک کلمه یا یک تصویر به‌طور قابل‌توجهی با تلفظ‌هایی که قبلا دیده‌ایم متفاوت است. آنها به ما اجازه می دهند به طور قابل توجهی فراتر از یادگیری نظارت شده، به سمت یادگیری تصادفی و بدون نظارت برویم، که چندان به داده های آموزشی برچسب گذاری شده بستگی ندارد. آنها زمینه مشترکی برای دستکاری های مداوم، عمیق و نمادین فراهم می کنند. آنها به ما اجازه می دهند که بینش هایی را از علوم شناختی و سایر رشته ها برای ML و AI بدست آوریم. آنها به ما این امکان را می دهند که بیشتر بر روی کسب دانش عقل سلیم و استدلال علمی تمرکز کنیم، در حالی که مسیر روشنی را برای دموکراتیزه کردن فناوری ML-AI، همانطور که توسط De Raedt و همکاران پیشنهاد شده است، فراهم می کنند. (1395) و کردجمشیدی و همکاران. (2018). ساختن سیستم‌های هوشمند نیازمند تخصص در علوم کامپیوتر و مهارت‌های برنامه‌نویسی گسترده برای کار با روش‌های مختلف استدلال ماشینی و یادگیری در سطح نسبتاً پایینی از انتزاع است. ساختن سیستم های هوشمند همچنین نیازمند کاوش آزمایشی و خطای گسترده برای انتخاب مدل، پاکسازی داده ها، انتخاب ویژگی و تنظیم پارامتر است. در واقع فقدان درک نظری وجود دارد که بتوان از آن برای حذف این ظرافت ها استفاده کرد. زبان‌های برنامه‌نویسی مرسوم و پارادایم‌های مهندسی نرم‌افزار نیز برای رسیدگی به چالش‌هایی که متخصصان هوش مصنوعی و ML با آن مواجه هستند، مانند برخورد با داده‌های درهم و برهم و دنیای واقعی در سطح مناسب انتزاع و با تعاریف دائمی متغیر مسئله، طراحی نشده‌اند. در نهایت، علم داده محور یک کار اکتشافی است. با شروع از یک پایه اساسی دانش تخصصی حوزه، مفاهیم مرتبط و همچنین مدل‌های اکتشافی می‌توانند تغییر کنند، و حتی تعریف مسئله احتمالاً به طور همزمان در پرتو شواهد جدید تغییر شکل می‌دهد. ML و AI تعاملی می‌توانند مبنای روش‌های جدیدی باشند که اهداف در حال تکامل پویا را مدل‌سازی می‌کنند و دانش تخصصی را در پرواز ترکیب می‌کنند. برای اینکه متخصص حوزه بتواند تحقیقات مبتنی بر داده را هدایت کند، فرآیند پیش‌بینی نیز باید به اندازه کافی شفاف باشد.

 

  • alireza gl
  • ۰
  • ۰

بنابراین، AI و ML هر دو در مورد ساخت برنامه های کامپیوتری هوشمند هستند و DL که نمونه ای از ML است، از این قاعده مستثنی نیست. یادگیری عمیق (LeCun و همکاران، 2015؛ گودفلو و همکاران، 2016)، که به دستاوردهای قابل توجهی در بسیاری از حوزه های شامل تشخیص شی، تشخیص گفتار، و کنترل دست یافته است، می تواند به عنوان ساخت برنامه های کامپیوتری، یعنی لایه های برنامه نویسی انتزاع در نظر گرفته شود. به روشی متفاوت با استفاده از ساختارهای قابل استفاده مجدد مانند کانولوشن، ادغام، رمزگذارهای خودکار، شبکه های استنتاج متغیر و غیره. به عبارت دیگر، ما پیچیدگی الگوریتم‌های نوشتن را که هر احتمالی را پوشش می‌دهند، با پیچیدگی یافتن طرح کلی درست الگوریتم‌ها - به شکل، به عنوان مثال، یک شبکه عصبی عمیق - و پردازش داده‌ها جایگزین می‌کنیم. با توجه به عمومیت شبکه های عصبی - آنها تقریبگرهای عملکرد کلی هستند - آموزش آنها نیاز به داده دارد و معمولاً به مجموعه های آموزشی برچسب گذاری شده بزرگ نیاز دارد. در حالی که مجموعه‌های آموزشی معیار برای تشخیص شی، صدها یا هزاران نمونه را در هر برچسب کلاس ذخیره می‌کنند، برای بسیاری از برنامه‌های هوش مصنوعی، ایجاد داده‌های آموزشی برچسب‌گذاری‌شده زمان‌برترین و گران‌ترین بخش DL است. یادگیری بازی های ویدیویی ممکن است به صدها ساعت تجربه آموزشی و/یا قدرت محاسباتی بسیار گران نیاز داشته باشد. در مقابل، نوشتن یک الگوریتم هوش مصنوعی که هر احتمالی از یک کار را پوشش می دهد تا مثلاً استدلال در مورد داده ها و دانش را حل کند تا به طور خودکار داده ها را برچسب گذاری کند (راتنر و همکاران، 2016؛ راث، 2017) و به نوبه خود، به عنوان مثال، DL کمتر به داده نیاز دارد – کار دستی زیادی است، اما ما می دانیم که الگوریتم با طراحی چه کاری انجام می دهد و می تواند مطالعه کند و می تواند پیچیدگی مشکلی را که حل می کند آسانتر درک کند. هنگامی که یک ماشین باید با یک انسان تعامل داشته باشد، به نظر می رسد که این امر بسیار ارزشمند است.

این نشان می دهد که ML و AI در واقع مشابه هستند، اما کاملاً یکسان نیستند. هوش مصنوعی در مورد حل مسئله، استدلال و به طور کلی یادگیری است. یادگیری ماشینی به طور خاص در مورد یادگیری است - یادگیری از مثال ها، از تعاریف، از گفته شدن، و از رفتار. ساده ترین راه برای فکر کردن به رابطه آنها این است که آنها را به صورت دایره های متحدالمرکز تجسم کنیم که ابتدا هوش مصنوعی و ML در داخل آن نشسته است (با DL متناسب با هر دو)، زیرا ML همچنین نیاز به نوشتن الگوریتم هایی دارد که هر احتمالی، یعنی فرآیند یادگیری را پوشش دهد. نکته مهم این است که آنها ایده استفاده از محاسبات را به عنوان زبان رفتار هوشمندانه دارند. چه نوع محاسباتی استفاده می شود و چگونه باید برنامه ریزی شود؟ این سوال درستی نیست. محاسبات نه تکنیک های برنامه نویسی جستجو، منطقی، احتمالاتی و محدودیتی را رد می کند و نه روش های یادگیری (عمیق) (غیر) نظارتی و تقویتی را در میان دیگران، اما به عنوان یک مدل محاسباتی، شامل همه این تکنیک ها می شود.

 

بررسی مجدد AlphaGo: AlphaGo و جانشین آن AlphaGo Zero (Silver et al., 2017) هر دو DL و جستجوی درختی-ML و AI را ترکیب می کنند. از طرف دیگر، "چالش علمی هوش مصنوعی آلن" (Schoenick et al., 2017) باید در نظر گرفته شود. وظیفه درک یک پاراگراف که یک مسئله علمی را بیان می کند، در سطح دبیرستان و سپس پاسخ به یک سوال چند گزینه ای بود. همه مدل‌های برنده از ML استفاده می‌کردند، اما نتوانستند آزمون را در سطح یک دانش‌آموز متوسطه شایسته قبول کنند. همه برندگان استدلال کردند که واضح است که استفاده از یک سطح معنایی عمیق تر از استدلال با دانش علمی برای پرسش و پاسخ، کلید دستیابی به هوش واقعی است. به عبارت دیگر، هوش مصنوعی باید دانش، استدلال و یادگیری را با استفاده از مدل های برنامه ریزی شده و مبتنی بر یادگیری به صورت ترکیبی پوشش دهد.

 

  • alireza gl
  • ۰
  • ۰

این شهر عربی در دهه گذشته با اختلاف نظر احاطه شده است. زمان آن فرا رسیده است که این مخالفت را که به عقیده من ادامه دارد، از دریچه های برنامه ریزی و معماری مرور کنیم و گفتمان های معماری و شهری را که تخیل شهر عربی در درون آنها گنجانده شده است، مرور کنیم. شهر را فضایی مولد می‌داند و نه صرفاً به‌عنوان یک مقوله یا حوزه مطالعاتی، و عوامل مختلف فعال را در تولید و شکل‌دهی یک رژیم زیبایی‌شناختی برای شهر عربی امروز ترسیم می‌کند. این امر از طریق بررسی برخی جنبه‌های برنامه‌ریزی پس از استقلال در جهان عرب و با تحلیل گفتمان منتشر شده توسط سازمان شهرهای عربی (ATO) و رژیم زیبایی‌شناختی مرتبط به عنوان ابزارهای ضداستعماری و سیاسی به دست می‌آید.

 

این مقاله با کالبدشکافی کنش‌های جمعی و فردی مرتبط با این رژیم زیبایی‌شناختی، «زبان» متنی و بصری آن، بازنگری در موقعیت معماران و شهرسازان خود در منظر سیاسی را تحت تأثیر قرار می‌دهد. این مقاله با یک بحث تئوریک درباره یک رژیم زیبایی‌شناختی خاص که با تخیل شهر عربی مرتبط است و تلاش می‌کند تا ظهور این رژیم را به‌عنوان ابزاری استعمارزدایی درک کند، آغاز می‌شود (و متعاقباً با ساختار آن ساخته می‌شود). با در نظر گرفتن یک مقاله روزنامه در سال 1979 که ATO را به عنوان نقطه ورود به گفتگو درباره شکل‌گیری‌های اولیه شهر مدرن عربی نشان می‌دهد، سپس این شهر را به‌عنوان فضای سازنده‌ای از مخالفت دوباره ترسیم می‌کند که در آن می‌توان شکل‌گیری خود را بازاندیشی و دوباره تصور کرد. سپس مقاله تحلیلی از توزیع جدید حساسیت ها در شهر ارائه می کند. در نهایت، مقاله «شعر فضا» چندین پروژه طراحی شده توسط معمار محمد مکیا را که به ATO در میان سایر سازمان‌های پان عرب مرتبط است، نشان می‌دهد.

 

کار ژاک رانسیر در مورد رژیم زیبایی‌شناختی با من طنین‌انداز می‌شود و به من ابزاری می‌دهد تا این درهم‌تنیدگی فضا و سیاست را باز کنم. من از طریق کار مصطفی دیکچ به اینجا می‌رسم که نوشته‌های رانسیر در مورد زیبایی‌شناسی را در کنار نوشته‌های ژان لوک نانسی و هانا آرنت تفسیر می‌کند تا سیاست فضاهای درون شهرها را درک کند. رانسیر ادعا می‌کند که زیبایی‌شناسی عبارت است از:

نه تابع قانون فهم است که مستلزم تعین مفهومی است و نه تابع قانون حس که ابژه ای را می طلبد. تجربه زیبایی شناختی هر دو قانون را به طور همزمان معلق می کند. بنابراین روابط قدرت را که معمولاً تجربه سوژه دانا، کنشگر و خواستار را ساختار می دهد، معلق می کند.

 

 

من با این گفته موافقم، که می‌خواهم آن را مجدداً فرموله کنم تا ادعا کنم که تجربه زیبایی‌شناختی می‌تواند احساسات و امیال از پیش موجود را به حالت تعلیق درآورد و آنها را نادیده بگیرد. در هر صورت، این به طور مفید برخی از زمینه های مشترکی را که بین زیبایی شناسی و سیاست وجود دارد، نشان می دهد. نوید شاعرانگی نو بیانگر و می تواند حساسیت های ما را سازماندهی کند. گسست هایی که از رویارویی با تازگی زیبایی شناختی ایجاد می شود، لزوماً نباید لحظه های بزرگ یا خشونت آمیز تغییر باشند. آنها می توانند با ظرافت اتفاق بیفتند (مانند هنگام درگیر شدن با یک چیدمان هنری ظریف) و همچنان ما را به تفکر و احساس در جهت های جدید تحریک کنند.

همانطور که قبلاً ذکر شد، این مقاله بر اساس خواندن و ترجمه مقاله من در روزنامه با عنوان "شهرهای عربی ما هویت خود را از دست داده اند" توسط فوزی شعبان که در 21 ژانویه 1979 در اخبار الخلیج منتشر شده است (شکل های 1 و 2 را ببینید) ساختار یافته است. هر سطر از ترجمه بر اساس فرآیندی از تحلیل گفتمان شماره گذاری شده است که در زبان شناسی و مطالعات اجتماعی استفاده می شود و به خواننده ارجاعات دقیقی به متن در بافت کامل آن ارائه می دهد. به ترجمه من مراجعه کنید (شکل 2). در انجام ترجمه، به جای اینکه ترجمه را کلمه به کلمه ترجمه کنم، سعی کرده ام تا حد امکان معنا را به طور کامل بیان کنم. گاهی اوقات افعال و اسم های عربی به شیوه ای متفاوت و عمدی قرار می گیرند تا جلوه ای دراماتیک ایجاد کنند، یک تکنیک ادبی که همیشه به خوبی به انگلیسی ترجمه نمی شود. من دوباره به مسائل زبان خواهم پرداخت.

 

  • alireza gl
  • ۰
  • ۰

عتیقه‌شناس به من گفت که فکر می‌کند تئاتر آناتومیک زیباترین فضا در اوپسالا است.» در حالی که از درب دفتر کوچکی که به ما اجازه استفاده از نور خورشید را داده‌ایم می‌گذرم، دکتر کریستین بیس از روی انبوه جعبه‌ها به بالا نگاه می‌کند. عتیقه‌های ساختمانی از آرشیو موزه شهرستان اوپسالا (Upplandsmuseet) بازیابی شده است تا ما دو نفر به آن نگاه کنیم. این دومین روز بازدید ما از اوپسالا و آخرین توقف ما است. این اولین باری است که دکتر بیس این تئاتر را می بیند، تئاتری که با فضای دراماتیک قدرتمندش که تولید دانش اولیه برجسته دانشگاه را اعلام می کند، که به طور گسترده در عرفان باروک پوشیده شده است، مورد علاقه است. من خودم از دوران کودکی، زمانی که مادرم، یک دانشمند پزشکی و محقق در دانشگاه اوپسالا، همکاران بین‌المللی را به اینجا می‌آورد، همیشه بازدیدکننده بوده‌ام. از زمان ورودمان به اوپسالا، من و دکتر بیس چیزی جز اشتیاق و اشتیاق برای کمک نداشتیم. قصد من از این بازدید تحقیق در مورد بازسازی اواسط دهه 1900 تئاتر است که اولین بار در سال های 1662-1662 ساخته شد. در نگارش این مقاله، نقش تئاتر در اوپسالا را در زمینه دو دوره مهم ملت‌سازی سوئد بررسی می‌کنم: اوج امپراتوری سوئد در اواسط دهه 1600، و ساخت رفاه سوئد. سیستم و «مفهوم تقریباً اسطوره‌ای ناسیونالیستی و سوسیالیستی فولکلمت، یا خانه مردم» در اوایل دهه 1900.

سایت

 

شهر اوپسالا تا دوران اصلاحات، زمانی که کلیسا و دانشگاه متعلق به آن از پایه اقتصادی محروم شدند و استکهلم پایتخت جدید شد، مقر سلطنت سوئد بود. (این دانشگاه در سال 1477 تأسیس شد و آن را به یکی از قدیمی‌ترین دانشگاه‌های جهان تبدیل کرد که هنوز در حال فعالیت است.) اوپسالا حتی پس از این ضربه نیز برخی از پیامدهای خود را حفظ کرد: از آنجایی که مقر کلیسای سوئد در اوپسالا باقی ماند، تاج‌گذاری همچنان در اوپسالا برگزار می‌شد. کلیسای جامع و قلعه اوپسالا هنوز توسط تاج مورد استفاده قرار می گرفت. تصمیم برای پیوستن به جنگ سی ساله در اینجا گرفته شد، تصمیمی که برای ظهور امپراتوری کوتاه و پرآشوب سوئد بسیار مهم بود، زمانی که سوئد کنترل بیشتر قلمروهای اطراف دریای بالتیک و همچنین مستعمرات در آمریکای شمالی، غرب آفریقا و کارائیب موقعیت جدید سوئد به عنوان یک قدرت بزرگ نظامی نیاز به مقامات دولتی شایسته ایجاد کرد و ولیعهد سرمایه گذاری زیادی در دانشگاه اوپسالا انجام داد، که در آن زمان عملاً غیرفعال بود.3 در سال 1620 ساختمانی در عرض میدان کلیسای جامع قرون وسطایی اوپسالا که قبل از اصلاحات ، دارایی کلیسای کاتولیک بود که توسط پادشاه به دانشگاه اهدا شد و با نیازهای آموزشی و انتشاراتی تطبیق داده شد و نام "گوستاویانوم" را بر آن نهادند. امروزه این قدیمی‌ترین ساختمان باقی‌مانده دانشگاه است. تقریباً در همان زمان، در نتیجه ضد اصلاحات، کلیسای سوئد مایل بود برای حفظ وضعیت موجود، روحانیون را آموزش دهد و امتیازات سابق دانشگاه احیا شد.

معمار

 

آغازگر، معمار و استاد سازنده تئاتر آناتومیک واقع در گوستاویانوم، اولوف رودبک، آناتومیست، گیاه شناس، مهندس و معمار بود. مورخ، ستاره شناس، زبان شناس و خواننده. پسر یک استاد سابق دانشگاه اوپسالا که اسقف شد، به عنوان دانشجو وارد دانشگاه شد و تا زمان بازنشستگی در سن 61 سالگی، ده سال قبل از مرگش در سال 1702، مدت کوتاهی پس از اینکه ادعا می‌شد رهبری تلاش‌ها برای خاموش کردن شعله‌های آتش را رهبری کرده بود، به عنوان استاد پزشکی باقی ماند. آتش سوزی بزرگ اوپسالا (که بیشتر آثار زندگی او را نابود کرد) از سقف تئاترش. او قبلاً به عنوان یک دانش آموز توجه ملکه کریستینا و متحدانش را به خود جلب کرده بود. علاقه ملکه به تبدیل دانشگاه اوپسالا به مؤسسه ای شایسته یک قدرت بزرگ اروپایی، زمینه مساعدی را برای جاه طلبی و بهره وری رودبک فراهم کرد، و به او مناصبی در دانشگاه داده شد که برای مدتی عملاً او را به خودکامگی تبدیل کرد. به نظر می‌رسد که او همیشه در طول زندگی حرفه‌ای خود اعتماد به نفس، متقاعد کردن و متحدان قدرتمندی داشته است تا بتواند از هر مشکل مهمی جلوگیری کند و پروژه‌های خود را محقق کند.

 

 

تئاتر

 

دکتر بیس هنگامی که از اولین برداشت های او می پرسم، می گوید: «این احساس شبیه یک تئاتر آناتومیک است». راه‌های زیادی وجود دارد که این فضا را می‌توان خواند، زیرا شبکه گسترده‌ای از روابط را بین مجموعه دال‌هایش می‌چرخاند. از نظر فضایی بسیار فشرده، پر از وسایل نمایشی است. زاویه دراماتیک طبقات هشت ضلعی فضایی را ایجاد می کند که در آن همه افراد حاضر در یک رابطه فضایی و بصری صمیمی با یکدیگر قرار می گیرند: حداکثر 200 نفر یا بیشتر در همان صفحه تقریبا عمودی مشترک هستند، مانند یک نقاشی رول شده. در مرکز پایین این عمودی مسطح با زیورآلات کنترل‌شده و کنده‌کاری‌شده آن از نظم‌های مختلف کلاسیک که با رنگ‌های تیره رنگ‌آمیزی شده‌اند، زمانی مجرمان محکوم کالبد شکافی شدند. بر فراز طبقات، گنبدی هوس‌انگیز شناور است که مملو از نور ناشی از یک قلاب دوگانه است. عناصر معماری اطراف گنبد و پنجره‌ها به شکلی شاد و ارگانیک تزیین شده‌اند. بنابراین، دوگانگی بخش بالایی و پایینی تئاتر قابل توجه است: ممکن است قسمت بهشت ​​و زمین یا بهشت ​​و برزخ باشد.

  • alireza gl
  • ۰
  • ۰

ترمودینامیک یک علم کاربردی است که در چندین شاخه مهندسی از جمله مهندسی مکانیک و شیمی استفاده می شود. در ساده ترین حالت، ترمودینامیک مطالعه انرژی، استفاده و تبدیل آن از طریق یک سیستم است.[51] به طور معمول، ترمودینامیک مهندسی با تغییر انرژی از یک شکل به شکل دیگر مرتبط است. به عنوان مثال، موتورهای خودرو انرژی شیمیایی (آنتالپی) را از سوخت به گرما و سپس به کار مکانیکی تبدیل می کنند که در نهایت چرخ ها را می چرخاند.

 

اصول ترمودینامیک توسط مهندسان مکانیک در زمینه های انتقال حرارت، ترموسیالات و تبدیل انرژی استفاده می شود. مهندسان مکانیک از علم ترمو برای طراحی موتورها و نیروگاه ها، سیستم های گرمایش، تهویه و تهویه مطبوع (HVAC)، مبدل های حرارتی، سینک های حرارتی، رادیاتورها، تبرید، عایق ها و غیره استفاده می کنند.

مقالات اصلی: نقشه کشی فنی و CNC

پیش نویس یا نقشه کشی فنی وسیله ای است که مهندسان مکانیک به طراحی محصولات و ایجاد دستورالعمل برای ساخت قطعات می پردازند. یک نقشه فنی می تواند یک مدل کامپیوتری یا شماتیک دستی باشد که تمام ابعاد لازم برای ساخت یک قطعه را نشان می دهد، همچنین یادداشت های مونتاژ، فهرستی از مواد مورد نیاز و سایر اطلاعات مربوطه را نشان می دهد.[53] یک مهندس مکانیک یا کارگر ماهر در ایالات متحده که نقشه های فنی را ایجاد می کند، ممکن است به عنوان پیش نویس یا نقشه کش نامیده شود. پیش نویس در طول تاریخ یک فرآیند دو بعدی بوده است، اما برنامه های طراحی به کمک کامپیوتر (CAD) اکنون به طراح اجازه می دهد تا در سه بعدی ایجاد کند.

 

دستورالعمل‌های ساخت یک قطعه باید به ماشین‌های لازم، یا به صورت دستی، از طریق دستورالعمل‌های برنامه‌ریزی‌شده، یا از طریق استفاده از یک برنامه تولید به کمک کامپیوتر (CAM) یا برنامه ترکیبی CAD/CAM ارائه شود. در صورت تمایل، یک مهندس همچنین ممکن است به صورت دستی قطعه ای را با استفاده از نقشه های فنی بسازد. با این حال، با ظهور تولید با کنترل عددی کامپیوتری (CNC)، اکنون می توان قطعات را بدون نیاز به ورودی ثابت تکنسین ساخت. قطعات تولید شده به صورت دستی عموماً شامل پوشش های اسپری، پوشش های سطحی و سایر فرآیندهایی هستند که به لحاظ اقتصادی یا عملی توسط ماشین قابل انجام نیستند.

 

پیش نویس تقریباً در همه زیرشاخه های مهندسی مکانیک و بسیاری از شاخه های دیگر مهندسی و معماری استفاده می شود. مدل‌های سه‌بعدی ایجاد شده با استفاده از نرم‌افزار CAD نیز معمولاً در تحلیل اجزا محدود (FEA) و دینامیک سیالات محاسباتی (CFD) استفاده می‌شوند.

بسیاری از شرکت‌های مهندسی مکانیک، به‌ویژه آن‌هایی که در کشورهای صنعتی هستند، شروع به ترکیب برنامه‌های مهندسی به کمک کامپیوتر (CAE) در فرآیندهای طراحی و تحلیل موجود خود کرده‌اند، از جمله طراحی به کمک کامپیوتر مدل‌سازی جامد دو بعدی و سه بعدی (CAD). این روش مزایای زیادی دارد، از جمله تجسم آسان تر و جامع تر محصولات، امکان ایجاد مجموعه های مجازی قطعات و سهولت استفاده در طراحی رابط های جفت و تلرانس.

 

سایر برنامه‌های CAE که معمولاً توسط مهندسان مکانیک استفاده می‌شود شامل ابزارهای مدیریت چرخه عمر محصول (PLM) و ابزارهای تحلیلی است که برای انجام شبیه‌سازی‌های پیچیده استفاده می‌شوند. ابزارهای تجزیه و تحلیل ممکن است برای پیش بینی پاسخ محصول به بارهای مورد انتظار، از جمله عمر خستگی و قابلیت ساخت استفاده شوند. این ابزارها عبارتند از تجزیه و تحلیل اجزای محدود (FEA)، دینامیک سیالات محاسباتی (CFD) و ساخت به کمک کامپیوتر (CAM).

 

با استفاده از برنامه‌های CAE، یک تیم طراحی مکانیکی می‌تواند به سرعت و ارزان فرآیند طراحی را تکرار کند تا محصولی را توسعه دهد که هزینه، عملکرد و سایر محدودیت‌ها را بهتر برآورده کند. تا زمانی که طراحی به اتمام نرسد، نیازی به ایجاد نمونه اولیه فیزیکی نیست، که اجازه می دهد صدها یا هزاران طرح به جای تعداد کمی از آنها ارزیابی شوند. علاوه بر این، برنامه‌های تحلیل CAE می‌توانند پدیده‌های فیزیکی پیچیده‌ای را که با دست قابل حل نیستند، مانند ویسکوالاستیسیته، تماس پیچیده بین قطعات جفت‌گیری یا جریان‌های غیرنیوتنی مدل‌سازی کنند.

 

همانطور که در مکاترونیک دیده می شود، همانطور که مهندسی مکانیک شروع به ادغام با سایر رشته ها می کند، بهینه سازی طراحی چند رشته ای (MDO) با سایر برنامه های CAE برای خودکارسازی و بهبود فرآیند طراحی تکراری استفاده می شود. ابزارهای MDO پیرامون فرآیندهای CAE موجود می‌پیچند و به ارزیابی محصول اجازه می‌دهند حتی پس از اینکه تحلیلگر به خانه می‌رود، ادامه یابد. آن‌ها همچنین از الگوریتم‌های بهینه‌سازی پیچیده‌ای برای کاوش هوشمندانه‌تر طرح‌های ممکن استفاده می‌کنند و اغلب راه‌حل‌های بهتر و خلاقانه‌تری برای مشکلات طراحی چند رشته‌ای پیدا می‌کنند.

  • alireza gl
  • ۰
  • ۰

تراشکاری چگونه است

استانداردهای تعیین شده توسط انجمن اعتباردهی هر کشور برای ایجاد یکنواختی در مواد موضوعی اساسی، ارتقای شایستگی در میان مهندسان فارغ التحصیل و حفظ اعتماد به حرفه مهندسی به عنوان یک کل در نظر گرفته شده است. برای مثال، برنامه های مهندسی در ایالات متحده توسط ABET مورد نیاز است تا نشان دهد که دانشجویان آنها می توانند "در هر دو حوزه سیستم های حرارتی و مکانیکی به طور حرفه ای کار کنند." دانشگاه ها و مؤسسات فناوری اغلب چندین موضوع را در یک کلاس واحد ترکیب می کنند یا یک موضوع را به چندین کلاس تقسیم می کنند، بسته به دانشکده در دسترس و حوزه (های) اصلی دانشگاه.

 

موضوعات اساسی مورد نیاز برای مهندسی مکانیک معمولاً عبارتند از:

 

ریاضیات (به ویژه، حساب دیفرانسیل و انتگرال، معادلات دیفرانسیل، و جبر خطی)

علوم پایه فیزیکی (از جمله فیزیک و شیمی)

استاتیک و دینامیک

مقاومت مصالح و مکانیک جامدات

مهندسی مواد، کامپوزیت ها

ترمودینامیک، انتقال حرارت، تبدیل انرژی و HVAC

سوخت، احتراق، موتور احتراق داخلی

مکانیک سیالات (شامل استاتیک سیالات و دینامیک سیالات)

مکانیزم و طراحی ماشین (شامل سینماتیک و دینامیک)

ابزار دقیق و اندازه گیری

مهندسی ساخت، فناوری یا فرآیندها

ارتعاش، تئوری کنترل و مهندسی کنترل

هیدرولیک و پنوماتیک

مکاترونیک و رباتیک

طراحی مهندسی و طراحی محصول

پیش نویس، طراحی به کمک رایانه (CAD) و تولید به کمک رایانه (CAM)[

همچنین از مهندسان مکانیک انتظار می‌رود که مفاهیم پایه از شیمی، فیزیک، تریبولوژی، مهندسی شیمی، مهندسی عمران و مهندسی برق را درک کرده و قادر به اعمال آن باشند. همه برنامه های مهندسی مکانیک شامل چندین ترم از کلاس های ریاضی از جمله حساب دیفرانسیل و انتگرال، و مفاهیم پیشرفته ریاضی از جمله معادلات دیفرانسیل، معادلات دیفرانسیل جزئی، جبر خطی، جبر انتزاعی، و هندسه دیفرانسیل و غیره است.

 

علاوه بر برنامه درسی اصلی مهندسی مکانیک، بسیاری از برنامه‌های مهندسی مکانیک برنامه‌ها و کلاس‌های تخصصی‌تری مانند سیستم‌های کنترل، رباتیک، حمل‌ونقل و تدارکات، برودتی، فناوری سوخت، مهندسی خودرو، بیومکانیک، ارتعاش، اپتیک و غیره را ارائه می‌دهند. بخش برای این موضوعات وجود ندارد.[36]

 

اکثر برنامه های مهندسی مکانیک نیز به مقادیر متفاوتی از تحقیقات یا پروژه های اجتماعی برای به دست آوردن تجربه حل مسئله عملی نیاز دارند. در ایالات متحده معمول است که دانشجویان مهندسی مکانیک یک یا چند دوره کارآموزی را در حین تحصیل بگذرانند، اگرچه این معمولاً توسط دانشگاه اجباری نیست. آموزش مشارکتی گزینه دیگری است. تحقیقات مهارت‌های کاری آینده[37]، بر مؤلفه‌های مطالعه‌ای که خلاقیت و نوآوری دانش‌آموز را تغذیه می‌کند، تقاضا می‌کند.[38]

وظایف کاری

مهندسان مکانیک به تحقیق، طراحی، توسعه، ساخت و آزمایش دستگاه‌های مکانیکی و حرارتی، از جمله ابزار، موتورها و ماشین‌ها می‌پردازند.

 

مهندسان مکانیک معمولاً کارهای زیر را انجام می دهند:

 

مشکلات را تجزیه و تحلیل کنید تا ببینید چگونه دستگاه های مکانیکی و حرارتی ممکن است به حل مشکل کمک کنند.

طراحی یا طراحی مجدد دستگاه های مکانیکی و حرارتی با استفاده از تحلیل و طراحی به کمک کامپیوتر.

نمونه‌های اولیه دستگاه‌هایی را که طراحی می‌کنند، توسعه داده و آزمایش کنید.

نتایج آزمایش را تجزیه و تحلیل کنید و در صورت نیاز طرح را تغییر دهید.

بر فرآیند ساخت دستگاه نظارت کنید.

تیمی از متخصصان در زمینه‌های تخصصی مانند طراحی و طراحی مکانیکی، نمونه‌سازی اولیه، چاپ سه بعدی یا/و متخصصان ماشین‌های CNC را مدیریت کنید.

مهندسان مکانیک بر ساخت بسیاری از محصولات از تجهیزات پزشکی گرفته تا باتری‌های جدید نظارت می‌کنند. آنها همچنین ماشین‌های تولید برق مانند ژنراتورهای الکتریکی، موتورهای احتراق داخلی، و توربین‌های بخار و گاز و همچنین ماشین‌های برق مصرفی مانند سیستم‌های تبرید و تهویه مطبوع را طراحی می‌کنند.

 

مانند سایر مهندسان، مهندسان مکانیک از رایانه ها برای کمک به ایجاد و تجزیه و تحلیل طرح ها، اجرای شبیه سازی ها و آزمایش نحوه عملکرد یک ماشین استفاده می کنند.

 

  • alireza gl
  • ۰
  • ۰

تأثیرات علی بین حرکات جانبی معلم و یادگیرنده در طول IP محاسبه شد. تأثیرات اجاره داربست در کردان علی از معلم به یادگیرنده به تدریج کاهش یافت، در حالی که تأثیرات از یادگیرنده به معلم به تدریج افزایش یافت (شکل 4a). ما تأثیرات علی را در نیمه اول کارآزمایی‌ها، آنهایی که در نیمه دوم کارآزمایی‌ها به‌طور میانگین محاسبه شده‌اند، و آن‌هایی که برای شبه جفت‌ها محاسبه می‌شوند و میانگین در همه کارآزمایی‌ها به‌عنوان شرایط پایه (BL) محاسبه شده‌اند، مقایسه کردیم (شکل 4b). نتایج نشان داد که تأثیر علّی معلم بر یادگیرنده به‌طور معنی‌داری بیشتر از تأثیر BL در طول IP بود (نیمه اول کارآزمایی‌ها: 001/0=p، 88/0==R، 88/0= =، 001/0=p، 001/0=p، 0/0=R). . تأثیر علی از یادگیرنده بر معلم نیز به طور قابل توجهی بزرگتر از BL در طول IP بود (نیمه اول کارآزمایی: 0.036= p، 73/0 =R ؛ نیمه دوم کارآزمایی: 015/0p ، 78/0 R = ). تأثیر علی از معلم بر یادگیرنده در نیمه دوم کارآزمایی ها به طور قابل توجهی کمتر از نیمه اول بود (036/0=p، 73/0= R). علاوه بر این، تأثیر علّی از معلم بر یادگیرنده به‌طور معنی‌داری بیشتر از تأثیر یادگیرنده بر معلم در نیمه اول آزمایش‌ها بود (021/0=p، 76/0= R)، اما اهمیت برای نیمه دوم ناپدید شد (p > 1، R = 0.41).

تأثیرات علی و کوواریانس نویز در حرکات جانبی. (الف) تأثیرات علی متوسط ​​بین معلم و یادگیرنده بین شرکت کنندگان و پیشرفت آنها در طول تقلید (حلقه های پر). دایره های باز نشان دهنده تأثیر علی محاسبه شده برای خط مبنا (BL) است (به بخش 4.4 مراجعه کنید). خطوط سرخابی تأثیرات علّی معلم بر زبان آموز را نشان می دهد. خطوط و نشانگرهای سبز نشان دهنده تأثیرات علی از زبان آموز بر معلم است. (ب) تأثیرات علّی هر شرکت‌کننده ترسیم شد و در بین شرایط مقایسه شد این سایت (BL، مقدار میانگین در نیمه اول کارآزمایی‌ها، و مقدار میانگین در نیمه دوم کارآزمایی). رنگ نمودارها و خطوط با پانل (الف) مطابقت دارد. (ج) کوواریانس متوسط ​​نویز در بین شرکت کنندگان و پیشرفت آنها در طول تقلید (دایره های پر). دایره های باز کوواریانس نویز محاسبه شده برای BL را نشان می دهد. (د) کوواریانس‌های نویز هر شرکت‌کننده رسم شد و در بین شرایط مانند پانل (ب) مقایسه شد. نوارهای خطا در پانل های (a,c) خطای استاندارد میانگین را نشان می دهد. ستاره ها در پانل ها (b,d) تفاوت معنی داری را پس از تصحیح مقایسه های چندگانه با روش بونفرونی نشان می دهند (نه تکرار برای تأثیرات علی؛ سه تکرار برای کوواریانس نویز).

تأثیرات علی و کوواریانس نویز در حرکات عمودی

سپس کوواریانس نویز بین حرکات عمودی را ارزیابی کردیم. کوواریانس نویز در طول کارآزمایی‌ها افزایش یافت (شکل 5c) و میانگین کوواریانس نویز برای نیمه اول و دوم کارآزمایی‌ها به طور قابل‌توجهی بزرگ‌تر از کارآزمایی‌های BL بود (نیمه اول کارآزمایی: 009/0= p، 75/0= R 75/0= ؛ نیمه دوم: 0.0 <1 p ، R = 0.88) (شکل 5d). با این حال، مقایسه کوواریانس نویز بین نیمه اول و دوم کارآزمایی ها تفاوت معنی داری را بین آنها نشان نداد (106/0p =، 56/0 =R) (شکل 5d).

 

پاسخ های ضربه ای مربوط به تأثیرات علی

تأثیر علی از حرکت جانبی معلم به یادگیرنده بیشتر از یادگیرنده به معلم بود. در مقابل تأثیر نصب داربست در کردان علی حرکت عمودی از یادگیرنده به معلم بیشتر از معلم به یادگیرنده بود. از آنجایی که تأثیرات علی میزان تأثیر را نشان می دهد اما قطبیت تأثیر را نشان نمی دهد، پاسخ های ضربه ای مربوط به تأثیر علی غالب محاسبه و ارزیابی شد (شکل 6). پاسخ ضربه ای معلم به یادگیرنده در حرکت جانبی (یعنی پاسخ یادگیرنده شبیه سازی شده که در آن ورودی لحظه ای که ارتفاع 1 است به معلم در مدل خودرگرسیون دو متغیره تخمین زده شده وارد می شود) اوج مثبت بالایی با تأخیر 400-600 میلی ثانیه نشان داد. (پانل های بالایی شکل 6). در حالی که پاسخ ضربه ای از زبان آموز به معلم در حرکت عمودی (یعنی پاسخ معلم شبیه سازی شده که در آن ورودی لحظه ای آن ارتفاع 1 به یادگیرنده در مدل خودرگرسیون دو متغیره تخمین زده می شود) اوج منفی کم با تاخیر 600-800 را نشان داد. ms (پانل های پایینی شکل 6).

  • alireza gl
  • ۰
  • ۰

عملکرد، که با زمان صرف شده برای حل معما اندازه گیری می شود، داربست آلفا در آزمایشات مورد بررسی قرار گرفت (شکل 3). مدت زمان حل معما معلمان در طول TP به تدریج با پیشرفت یادگیری و مدت زمان آزمایشات 3-5 کاهش یافت، و آزمایشات 7 به بعد به طور قابل توجهی کوتاهتر از آزمایش اول بود (3: p = 0.002، R = 0.86؛ 4: p = 0.008 ، r = 0.81 ؛ 5: p = 0.040 ، r = 0.73 ؛ 7: p = 0.002 ، r = 0.85 ؛ 8: p = 0.001 ، r = 0.88 ؛ 9: p = 0.006 ، r = 0.83 ؛ 10: p = 0.001، R = 0.88). مدت زمان پازل زبان آموزان در طول IP نیز به تدریج با مدت زمان آزمایش دوم کاهش یافت و بعداً همه به طور قابل توجهی کوتاه تر از آزمایش اول شدند (2: p = 0.006، R = 0.88؛ 3: p = 0.001، R = 0.88; = 0.001، R = 0.85؛ 5: p = 0.004، R = 0.81؛ 6: p = 0.009، R = 0.88؛ 7: p = 0.004، R = 0.81; = 0.001، R = 0.83؛ 10: p = 0.001، R = 0.88). عملکرد یادگیرندگان در IP به طور قابل توجهی از آزمایش دوم بهبود یافت، در حالی که عملکرد معلمان در TP از آزمایش سوم بهبود یافت. اگرچه غیرمستقیم، تفاوت در تغییر عملکرد نشان می‌دهد که یادگیری تقلیدی کارآمدتر از یادگیری انفرادی است، علی‌رغم اینکه قبل از شروع جلسه یادگیری دستی به یادگیرنده (معلم) دستورالعمل‌های کتبی حل پازل داده می‌شود.

عملکرد، که با زمان صرف شده برای حل معما اندازه گیری می شود، در آزمایشات اجاره داربست  مورد بررسی قرار گرفت (شکل 3). مدت زمان حل معما معلمان در طول TP به تدریج با پیشرفت یادگیری و مدت زمان آزمایشات 3-5 کاهش یافت، و آزمایشات 7 به بعد به طور قابل توجهی کوتاهتر از آزمایش اول بود (3: p = 0.002، R = 0.86؛ 4: p = 0.008 ، r = 0.81 ؛ 5: p = 0.040 ، r = 0.73 ؛ 7: p = 0.002 ، r = 0.85 ؛ 8: p = 0.001 ، r = 0.88 ؛ 9: p = 0.006 ، r = 0.83 ؛ 10: p = 0.001، R = 0.88). مدت زمان پازل زبان آموزان در طول IP نیز به تدریج با مدت زمان آزمایش دوم کاهش یافت و بعداً همه به طور قابل توجهی کوتاه تر از آزمایش اول شدند (2: p = 0.006، R = 0.88؛ 3: p = 0.001، R = 0.88; = 0.001، R = 0.85؛ 5: p = 0.004، R = 0.81؛ 6: p = 0.009، R = 0.88؛ 7: p = 0.004، R = 0.81; = 0.001، R = 0.83؛ 10: p = 0.001، R = 0.88). عملکرد یادگیرندگان در IP به طور قابل توجهی از آزمایش دوم بهبود یافت، در حالی که عملکرد معلمان در TP از آزمایش سوم بهبود یافت. اگرچه غیرمستقیم، تفاوت در تغییر عملکرد نشان می‌دهد که یادگیری تقلیدی کارآمدتر از یادگیری انفرادی است، علی‌رغم اینکه قبل از شروع جلسه یادگیری دستی به یادگیرنده (معلم) دستورالعمل‌های کتبی حل پازل داده می‌شود.

تأثیرات علی بین حرکات جانبی معلم و یادگیرنده در طول IP محاسبه شد. تأثیرات علی از معلم به یادگیرنده به تدریج کاهش یافت، در حالی که تأثیرات از یادگیرنده به معلم به تدریج افزایش یافت (شکل 4a). ما تأثیرات علی را در نیمه اول کارآزمایی‌ها، آنهایی که در نیمه دوم کارآزمایی‌ها به‌طور میانگین محاسبه شده‌اند، و آن‌هایی که برای شبه جفت‌ها محاسبه می‌شوند و میانگین در همه کارآزمایی‌ها به‌عنوان شرایط پایه (BL) محاسبه شده‌اند، مقایسه کردیم (شکل 4b). نتایج نشان داد که تأثیر علّی معلم بر یادگیرنده به‌طور معنی‌داری بیشتر از تأثیر BL در طول IP بود (نیمه اول کارآزمایی‌ها: 001/0=p، 88/0==R، 88/0= =، 001/0=p، 001/0=p، 0/0=R). . تأثیر علی از یادگیرنده بر معلم نیز به طور قابل توجهی بزرگتر از BL در طول IP بود (نیمه اول کارآزمایی: 0.036= p، 73/0 =R ؛ نیمه دوم کارآزمایی: 015/0p ، 78/0 R = ). تأثیر علی از معلم بر یادگیرنده در نیمه دوم کارآزمایی ها به طور قابل توجهی کمتر از نیمه اول بود (036/0=p، 73/0= R). علاوه بر این، تأثیر علّی از معلم بر یادگیرنده به‌طور معنی‌داری بیشتر از تأثیر یادگیرنده بر معلم در نیمه اول آزمایش‌ها بود (021/0=p، 76/0= R)، اما اهمیت برای نیمه دوم ناپدید شد (p > 1، R = 0.41).

 

  • alireza gl
  • ۰
  • ۰

قطر عیب روی سطح عنصر نورد یاتاقان آزمایشی 1.2 میلی متر است و در شکل 9 (الف) نشان داده شده است. عرض و عمق عیب در سطح بیرونی راه آهن بلبرینگ آزمایشی به ترتیب 1.2 میلی متر و 0.25 میلی متر است که در شکل 9 (b) نشان داده شده است. عیوب در بلبرینگ آزمایشی با مدل شبیه سازی شده مطابقت دارد.

 

پاسخ ارتعاش یاتاقان آزمایشی با خطای مرکب در هر دو حوزه زمانی و طیف فرکانس از آزمایش در شکل 13 نشان داده شده است. سیگنال های آزمایشی بزرگ شده در حوزه زمان از 1.56 اینچ به 1.66 اینچ در شکل 13 (b) آورده شده است. از نمودار تقویت‌شده در حوزه زمان می‌توان مشاهده کرد که هنگامی که عنصر نورد بر روی عیب راهرو بیرونی می‌چرخد، تکانه‌های A3 و A4 ایجاد می‌شوند، و هنگامی که نقص عنصر نورد با مسیر داخلی یا بیرونی تماس پیدا می‌کند، تکانه‌های B3 و B4 ایجاد می‌شوند. در همین حال، فواصل زمانی بین ضربه تقریباً 9.3 اینچ و 7.38 اینچ است که به ترتیب برابر با 1/fBPFO و 1/fBPB است. از ارقام حوزه زمان به وضوح نشان داده می شود که سیگنال های شبیه سازی شده و تجربی باربری با خطای مرکب دارای پدیده ضربه دوره ای در حوزه زمان هستند.

از شکل 12(c) و شکل 13(c) می توان دید که fBPFO، fBPB و فرکانس هارمونیک آنها به وضوح قابل مشاهده است. فرکانس مشخصه خطای fBPFO و fBPB به ترتیب 104.7 هرتز و 139.6 هرتز است. خطاهای نسبی fBPFO و fBPB بین نتایج تجربی و شبیه سازی شده به ترتیب 0.29٪ و 3.02٪ است. بنابراین، مدل شبیه سازی با نتایج تجربی مطابقت دارد. خطاهای نسبی مربوط به پیش بارگذاری، لغزش عنصر غلتشی و عوامل دیگر است.

 

با مقایسه شکل 10(c) با شکل 12(c)، می توان به وضوح مشاهده کرد که وقتی بلبرینگ عنصر غلتشی دارای خطای مرکب است، دامنه فرکانس مشخصه خطا بزرگتر از آنهایی است که دارای نقص واحد هستند. پاسخ ارتعاشی یاتاقان با خطای مرکب، نتیجه جفت شدن سیگنال‌های ارتعاشی از یک خطای واحد بر روی سطوح عنصر نورد و مسیر بیرونی است.

ویژگی ارتعاش یاتاقان غلتکی خطای منفرد یا مرکب

5.1. تأثیر بار بر پاسخ ارتعاش یاتاقان خطای منفرد یا مرکب

هنگامی که عرض عیب در راهرو بیرونی 1.2 میلی متر و قطر عیب روی سطح عنصر نورد 1.2 میلی متر و سرعت شفت 1750 اینچ در دقیقه باشد، بار اعمال شده بر یاتاقان از 10 N به 150 N افزایش می یابد. دامنه های fBPFO، fBPB و فرکانس های هارمونیک آنها را می توان در شکل 14 تحت سه حالت خطای بلبرینگ المنت غلتشی نشان داد.

از شکل 14، نشان داده شده است که فرکانس های مشخصه خطا و فرکانس های هارمونیک آنها تغییر نمی کند، اما دامنه سیگنال ارتعاش آنها با افزایش بار اعمال شده افزایش می یابد. هنگامی که بار اعمال شده بر روی یاتاقان زیاد باشد، بار ضربه ای ناشی از غلتش عنصر در سراسر عیب بزرگ خواهد بود، که پاسخ ارتعاش یاتاقان را افزایش می دهد.

 

5.2. تأثیر اندازه نقص بر پاسخ ارتعاش یاتاقان خطای منفرد یا مرکب

عیوب یاتاقان ها مانند ترک، حفره، گودال و سایر عیوب موضعی در حین کار رخ می دهد و اندازه این عیوب به تدریج افزایش می یابد.

 

هنگامی که سرعت بلبرینگ 1750r/min و بار اعمال شده 50 N باشد، عرض عیب در مسیر بیرونی و قطر عیب روی سطح عنصر نورد به ترتیب 0.6، 0.9، 1.2 و 1.5 میلی متر است. دامنه فرکانس های مشخصه خطا و فرکانس های هارمونیک آنها در شکل 15 نشان داده شده است.

از شکل 15 می توان دریافت که فرکانس های مشخصه خطای مربوطه و فرکانس های هارمونیک آنها تغییر نمی کنند. با این حال، دامنه سیگنال ارتعاش آنها با افزایش اندازه نقص از 0.6 میلی متر به 1.5 میلی متر افزایش می یابد. افزایش اندازه نقص یاتاقان منجر به افزایش نیروی تحریک داخلی می شود. بنابراین، دامنه پاسخ ارتعاشی ارتعاش یاتاقان به نسبت قوی تر خواهد بود. می تواند رابطه بین اندازه نقص و پاسخ ضربه تحریک را تا حد معینی توضیح دهد.

 

5.3. تأثیر سرعت چرخش بر پاسخ ارتعاش یاتاقان خطای منفرد یا مرکب

در حین کارکرد تجهیزات، سرعت چرخش تأثیر زیادی بر پایداری سیستم بلبرینگ دارد، بنابراین بررسی پاسخ ارتعاشی یاتاقان خطای مرکب با سرعت های مختلف ضروری است.

 

عرض عیب در مسیر بیرونی یاتاقان 1.2 میلی متر، قطر عیب در سطح عنصر نورد 1.2 میلی متر و بار اعمال شده 50 اینچ است. دامنه فرکانس های مشخصه خطا و فرکانس های هارمونیک آنها را می توان در زیر نشان داد. شکل 16 به ترتیب تحت سرعت 1550، 1650، 1750 و 1850 r/min است.

  • alireza gl
  • ۰
  • ۰

در حالی که مطالعاتی در مورد عملکرد غیر تکراری و پویا انجام شده است، تحقیقات نسبتا کمی در مورد دقت چرخشی یاتاقان‌های غلتشی وجود دارد. تحقیقات در مورد دقت دورانی عمدتاً بر خطای حرکت یاتاقان‌ها ناشی از عملکرد ترکیبی تعداد غلتک و خطای گرد بودن اجزا در فرآیند چرخش متمرکز شده است. خطای حرکت بلبرینگ شامل خارج شدن حلقه چرخان در جهت افقی و عمودی صفحه شعاعی است.

 

در تحقیقات فعلی در مورد دقت دورانی، بسیاری از مطالعات تأثیر خطای هندسی مؤلفه را بر روی خروج عمودی حلقه چرخان بررسی کرده‌اند. با این حال، خروج عمودی حلقه دوار، خروجی حلقه چرخان را در صفحه شعاعی به طور دقیق منعکس نمی‌کند، زیرا خروجی افقی حلقه چرخان را نادیده می‌گیرد. ما با مطالعه تأثیر جفت شدن شماره غلتک و تأثیر خطاهای گرد بودن مؤلفه بر روی از بین رفتن حلقه چرخان در صفحه شعاعی، به دنبال شناسایی عوامل کلیدی مؤثر در خطای حرکت بلبرینگ‌های غلتیدیم. یک مدل پیش‌بینی خطای حرکت برای یاتاقان‌های غلتکی استوانه‌ای در مقاله قبلی این سری پیشنهاد شده است و به طور خلاصه در بخش «مدل پیش‌بینی دقت دورانی غلتک‌های استوانه‌ای» توضیح داده شده است. مطالعه حاضر به طور تجربی مدل پیشنهادی قبلی را تأیید می‌کند.

خطای دورانی بلبرینگ های غلتشی در شرایط بدون بار و سرعت کم، میزان دقت دورانی را تعیین می کند. با کاهش خطای چرخشی، سطح دقت چرخش افزایش می یابد. دقت دورانی بلبرینگ های غلتشی به عنوان خطای بین موقعیت صفحه تنظیم و موقعیت ایده آل حلقه چرخان در شرایط بدون بار و سرعت کم تعریف می شود.

 

در حین اندازه گیری ها هیچ بار کاری به یاتاقان وارد نمی شود، اما برای حفظ پایداری عملیاتی یاتاقان (تماس کامل بین عناصر نورد و مسیر مسابقه)، لازم است بار اندازه گیری کوچکی به بلبرینگ اعمال شود. این بار باید به اندازه کافی کوچک باشد تا باعث ایجاد تغییر شکل الاستیک قابل مشاهده بین اجزای یاتاقان نشود. سرعت های پایین از ضربه بین قطعات جلوگیری می کند و لرزش یاتاقان را کاهش می دهد، اطمینان حاصل می شود که خطای حرکتی اندازه گیری شده یاتاقان غلتکی تنها به دلیل خطاهای گردی در اجزای یاتاقان ایجاد می شود.

شکل 1 نمودار یک بلبرینگ نورد را نشان می دهد که حلقه داخلی آن در امتداد جهت های افقی و عمودی صفحه شعاعی حرکت می کند. خطای حرکت زمانی رخ می‌دهد که حلقه داخلی حول محور خود می‌چرخد، زیرا به دلیل خطاهای هندسی در مسیرهای مسابقه و غلطک‌ها وجود دارد. در مورد تصویر، راهروی داخلی با قسمت پایین غلتک ها تماس می گیرد قبل از اینکه حلقه داخلی به موقعیت تعادل (Xi، Yi) حرکت کند. مختصات مرکز حلقه داخلی با چرخش متفاوت است. مدل پیش‌بینی توسعه‌یافته قبلی از یک مدل محدودیت هندسی استوانه‌ای غلتکی مشتق شد. مدل محدودیت هم خطاهای هندسی راهروها و غلتک ها و هم تغییر در موقعیت های تماس واقعی بین راهروها و غلتک ها را ترکیب می کند. محاسبات مدل پیش بینی به شرح زیر تکرار می شود:

 

1.

مختصات مرکزی غلتک های پایینی که با راهرو بیرونی تماس می گیرند، زمانی محاسبه می شود که حلقه داخلی یک زاویه پله معین بچرخد.

 

2.

حلقه داخلی در صفحه شعاعی حرکت می کند و وضعیت های تماس (تماس، جداسازی و تداخل) بین راهرو داخلی و غلتک ها برای هر موقعیت مشخص تعیین می شود.

 

3.

موقعیت حلقه داخلی در صفحه شعاعی از طریق معیار پایدار بر اساس اصل تعادل نیرو از سایر موقعیت ها متمایز می شود.

4.

فاصله بین مراکز حلقه داخلی و حلقه بیرونی زمانی محاسبه می شود که حلقه داخلی یک زاویه مشخص را بچرخاند.

هر بار که حلقه داخلی می چرخد، با تکرار محاسبات بالا در زوایای چرخش مختلف، فاصله بین مراکز حلقه داخلی و حلقه بیرونی محاسبه می شود. تفاوت بین حداکثر فاصله و حداقل فاصله به دست آمده از این فرآیند، تغییر خروجی حلقه داخلی است این سایت که بازتابی از محدوده خروجی حلقه داخلی است.

 

  • alireza gl